سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه در راه خدا برادری کند، سود برَد و هرکه درراه دنیا برادری کند، بی بهره مانَد . [امام علی علیه السلام]
دردودل
 
روز اول.... توبه

روز اول محرم و بعضی جاها روضه حُـر را میخوانند:

حُـر کسی است که اول بار راه را بروی امام حسین بست اما بخاطر یک ابراز ارادت به مادر امام حسین علیه السلام جایی رسید که تا آخر الزمان باید حسرت برد. سلام خدا بر حسین علیه السلام و بر حر ابن یزیدریاحی باد. یا لیتنا کنا معهم و نفوز فوزا عظیما.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محمد 90/9/6:: 3:8 عصر     |     () نظر
 
پرچم سیاه

پرچم سیاه امام حسین هم نصب شد:

أین المحرمیون

این الحسینیون

این الزینبیون


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محمد 90/9/6:: 11:9 صبح     |     () نظر
 
امام ومحرم

اول محرم یاد کسی که برای امام حسین شانه هایش لرزید تا در مقابل دنیا مانند رهبر تنهایش حسین علیه السلام نلرزد و فریاد زد: هیهات منا الذله

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محمد 90/9/6:: 12:10 صبح     |     () نظر
 
سلام بر محرم

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین-علیه السلام-

مهر تو را به عالم امکان نمى‏دهم + این گنج پربهاست من ارزان نمى‏دهم

یک قطره ازسرشگ که ریزم به یادشان+آن قطره را به گوهرغلطان نمى‏دهم

گر انتخاب جنّت وکوثر به من دهند +کوى تو را به جنّت ورضوان نمى‏دهم

امشب که این مطلب را مینویسم شب اول محرم الحرام است... . حسین جان سالهاست که بایاد تو، در مجالس تو، اشک ریختیم و حسرت بردیم؛ یا لیتنا کنا معک.

در مورد بیت اول: شخصی پیش امام صادق رفت و گفت: آقا جان وضعم خوب نیست و فقیرم. امام به او فرمود: آیا حاضری محبت و ولایت ما را بدهی و ثروت دنیا را به تو بدهند؟ اشگ از گوشه چشمش سرازیر شد و گفت نه آقا یک ذره محبت شما را هم به تمام عالم نمیدهم. امام فرمودند: پس نگو من فقیرم که ثروت دنبا را داری(نقل به مضمون).... .

اما در مورد بیت سوم:

روزی امام صادق یکی از اصحابش که نابینا بود را را با خود بیرون از مدینه برد و جایگاه او را در بهشت به او نشان داد. سپس فرمود: آیا دوست داری به جایگاه خود در بهشت بروی؟ عرض کرد:‌ آری دیگر از بیماری و نابینایی و پیری خسته ام. که شنید امام فرمود: صدق رسول الله. با تعجب گفت منظور شما چیست؟ امام فرمودند: روزی امیرالمؤمنین با سلمان همین کار را کرد و جایگاهش را در بهشت به او نشان داد و از او سؤال کرد آیا می خواهد به بهشت برود. اشک در چشمان سلمان جمع شد و گفت: آقا جان من شما را میخواهم. بهشت بدون شما را چه کنم. سپس امام صادق فرمود: به خاطر همین پیامبر فرمود< سلمان از ما اهل بیت است و من هم کلام رسول خدا را تأیید کردم

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محمد 90/9/5:: 6:52 عصر     |     () نظر
<      1   2      
درباره

دردودل


محمد
سلام این وبلاگ را از این باب ایجاد کردم تا برای یک جفت گوش مفت و مجانی (بهتره بگم چشم!!) حرفهایی بزنم که فکر کنم خوبه بدونه.
صفحه‌های دیگر
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
لحظه های آبی
عکس و مطلب جالب و خنده دار
افســـــــــــونگــــر
هم نفس
►▌ استان قدس ▌ ◄
نغمه ی عاشقی
بوستــان نهــج الفصـــاحـه
اطلاعات عمومی
معیار عدل
.: شهر عشق :.
مهربان
پیامنمای جامع
@@@این نیزبگذرد@@@
بادصبا
ܓღ فـــرقــ بــیــنـــ عـشــقــ و دوسـت داشــتــنــ
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
رازهای موفقیت زندگی
من.تو.خدا
به‌دونه
عشق
جزتو
Manna
عطش ) وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر )
محمد قدرتی
جیغ بنفش در ساعت 25
مردود
گروه اینترنتی جرقه داتکو
رویابین
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
xXx عکسدونی xXx
سایه های خیال
تجربه های مربی کوچک
شیطونک
احساس ابری
فهادانــ
دانستنی / سرگرمی
تندیس اندوه
تَرَنّم عفاف
فقط من برای تو
یادداشتهای روزانه رضا سروری
ع ش ق:علاقه شدید قلبی
عکس میخوای کلیک کن
* امام مبین *
داستان نویس
جوک و خنده
یه دختر تنها
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی
رویای شبانه
حاج آقا مسئلةٌ
ミ★ミسکوت غمミ★ミ
محبت
شیدائی
کشتی کج
...
روستای خاصلو
سحر
پلنگ صورتی
مسأله شرعی
خــــــــــــــــاطــــــــــــره هـــا
آرشیو یادداشت‌ها